بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

273


خیلی ها فکر می کنند سلامتی بزرگترین نعمت است، ولی سخت در اشتباهند. وقتی سالم باشی و در تنهایی پرپر بزنی، آنی مرض می گیری، بدترین نحوست ها می آید سراغت، غم از در و دیوارت می بارد، کپک می زنی. کاش مریض باشی ولی تنها نباشی.”


― عباس معروفی


پ.ن : دارم یک پادکست گوش میدم که تو پس زمینه صداهای اصلی یه اهنگ کانتری فوق العاده است که دیونه کننده منُ به وجد آورده!!

153

اگر همنشینی چون خود نیافتی، همچون کرگدن، تنها سفر کن.  "بودا"

   قرار نیست رو حرف جناب بودا ، حرف بیارم ولی عارضم که سالهاست " تنها "  اینهو یه "نتراشیده و نخراشیده" در حال سفر که نه (!) ولی در حال زنده مانی ام و یه ته مانده نفسی هست که استشمام میکنم ولی هر وقت به این" نتراشیده و نخراشیده" ی تنها فک میکنم ذهنم بیشتر درگیر جناب خر میرفت یا میره تا کرگدن . البته شایان ذکر خواهد بود از طرف بسی از رفقا ، اقوام و آشنایان چند سالی ست ملغب به "زرنگ" ، "دم به تله نداده" و"بی درد" شده ام  که به کل در تقابل با جناب خر ما و کرگدن شماست . با این حال اونچیزی که از شرح و حال تجردی این روزای من با دلار ده هزار تومانی و حقوق چندر غازی پیداست احساس درد عمیق در قسمت تهتانی و فشردگی سختی در قلب ماست  که  با این نوع زنده مانی من،  بسان همان ضرب المثل معروف است که در آن رٌل اصلی با جناب خر است .

پ.ن 1: خواهش میکنم ضرب المثل اشاره شده از من پرسیده نشود.

پ.ن 2: یادم هست روزی جناب پدر بزرگ عزیزتر از جان و مرحومم با شنیدن اسم جناب خر و تمثیل اون به زندگانی خود منو صدا کرد و با خواندن شعر"مناظره با خر  یا همان گفتم که بیا خری رها کن " مرا بزرگوارانه مورد نوازش و توبیخ قرار داد ولی من همچنان همان هستم که بودم .


خانه دلت ویران باد

حالت غریبی است که در یک بعدظهر سوزان ، دختریکه مشتاقانه در پی تو ست را جواب رد به سینه ش بزنی و به دختری که مشتاقانه در پی اونی ولی میدانی سرنوشتی با او نخواهی داشت را با نگاه منتظر او ، بی پاسخ، به دست سرنوشت بدی و داغ دار ، تنها و ویران به خانه برگردی