بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

امروز

سکوت شبانه-شهوت

         تو عالم ملکتوی (!) ما مردا حس خواستن ولو آنی دختری که از کنارمون میگذره ، همکار خانمی که دیدن هر روزش طغیانی از احساسه ، همکلاسی دختری که کنارش نشستن و حرف زدن باهاش وصف نشدنیه ، اغلب جز دلچسب ترین خواستن هامونه.اما این دلچسبی وقتی با وقاحت و رفتار حیونیمون قاطی میشه تا ارضای برای حس شهوت شه ، شهوتی که احساسی ، اعتمادی ، اعتقادی و شاید دوست داشتنی را قربانی میکنه و دلیلی  نمیبینه تا با تل انباری از بایدها و نباید ها مواجه شه و بهش فک کنه ، میشه داستانی مثل دخترک دلچسب دانشکده ما که به ظن شهوت غول 45 و 46 ساله دانشگاه که با دست اویز پایان نامه اونو برا خودش بخواد ، برای شهوتش بخواد ...

سال نو مبارک

ﯽ ﺑﯿﻨــﯽ؟

ﺯﻣـــﺴﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﺎﺭﺵ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ،ﻓﻘﻂ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺳﺮﺩ ﻭ ﯾﺨﯽ ﺍﺳﺖ ...

ﮔﻮﺷﺖ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﺭ ﺟﻠﻮ "ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ،ﺩﻟﺶ ﮔﯿﺮ ﺑﻬـــﺎﺭ ﺍﺳﺖ"

ﺍﻧﮕﺎﺭﯼ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻬﺎﺭ ﺷﺪ…

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﮔﺮﺩﻭﺧﺎﮎ ﮐﺮﺩ،ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑــــﻐﺾ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺗﺮﮐﯿﺪ

ﺑﻐﻀﺶ…

ﺩﻟﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯿﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﻱ

ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺍﻣﺴﺎﻟﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﻠﻢ ﺗﺪﺑﯿﺮﺁﻥ

ﻧﻘﺎﺵ ﺑﻰ ﻫﻤﺘﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻘﺶ ﺑﻨﺪﺩ ﮐﻪ ﻃﺒﯿﻌﺖ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺷﮑﻮﻫﺶ ﺑﺎﯾﺴﺘﺪ .


ﻧﻮﺑﻬﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺩ