باور دارم که هنوز میشنوم
پنهان در پای درختان نخل
صدای او را، لطیف و ژرف
همچون آواز یک فاخته
آه، شب دلربا
با وجدی آسمانی
آه، چه خیال شوق انگیزی
چه سرمستی دیوانه واری، چه رویای شیرینی
Friends (TV Series 1994–2004) - IMDb
توییت ی در توییتر در وصف حال خودم پیدا کردم و مستقیم در فیس بوقم! فرستادم که شرح حالی واقعی این روزای خیلی از ماها از جمله خودمه که میگه :
"حالِ من ،
حالِ اسیریست که هنگام فرار یادش افتاد کسی منتظرش نیست !
نرفت ..."
داستان از این قرارِ که در این سقوط آزاد این روزایِ اقتصاد زندگی هامون ، در کنار اوضاع درام آزادی مملکت ،خَلعِ سومی وجود دارِ که ناشی از بحران نداشتن اِکیپ رفقایِ که بشه تمام دل مردگی های این روزا رو کُشت .جمعی که در هیاهوی تلخ این مملکت بتونه نقش سوپاپ زودپزُ برامون بازی کنه و این همه فشارُ از خلوت های طولانی تر شده لحظه هامون کم کنه !درستِ که تجربه زندگی میگه که مردم از دور دوست داشتنی تر یا بهترن اما هیچ کدوم ازاین بهانه ها ، واقعیت نیاز این چنین اکیپی رونمیتونه پنهان کنه که لازمِ که جای باشه که بشه توش درد و دل کرد ،کسای بیشتری رو یافت که قسمت ی از دغدغه هاشون رفع بخشی از مشکلات ما باشه و اینکه طمع تلخ این روزا رو قابل تحمل تر کنه ...