بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

164

تو این دیار بُرد با اوناییه که از مُخشون کار میکشن ؛ بخوای از دلت مایه بذاری سوختی     


-The Good, The Bad And The Ugly-1966Clint Eastwood -

163

یک بار یک نفر بهم گفت : مهم نیست چی پیش بیاد،نباید هیچ وقت دوستتو رها کنی ...عصر یخبندان


Roozbeh Bemani-Koja Bayad Beram

162


“If at first you don't succeed, try, try again. Then quit. No use being a damn fool about it.” 

W.C. Fields― 

      آخرین تلاش ها رو هم میکنم که به رسم قدیمی و دوست داشتنی ، درکنار عکس ی معرکه و ناب و شاید مازوخیسمی عاشقانه! متنی عاشقانه در این روزهای بی عشق بذارم و لذت ش ببرم که سایت اپلودم ارور میده و باز نمیشه و یادم میندازه حکایت ما همان است که گفت" چون مور آن زمان که فِتَد در خُم شراب/حال حیات هست و مجال حیات نیست " و باز من با تبسم ی به لب -از لج این زنده مانی -راه عوض میکنم و بجای دیدن و خوندن عاشقانه ای بکر به شنیدن این نوای ناب "نامجو" پناه میبرم ... 

Mohsen Namjoo - Ey Sareban

پ.ن : بیت بالا از جناب امیرحسین لهیاری.

پ.ن2: در وبلاگی از قانون مورفی سخن رفته بود و هیهات که برای من هم در این لحظه تکرار شد ...