بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

107

       روزگاری بود که دوست داشتنی ها ، ساده بود ودست یافتن بهشون به اندازه یه" اراده " فاصله بود.این "اراده" اگه هزینه زمانی زیادی هم داشت باز همین حس تلاش و "از ته دل خواستنش" به اندازه خودش لذت بخش بود و روزگار بچگی ما رو میساخت .

یادش بخیر

حالا بعد سالها که مثلا بزرگترو عاقل ترم علاوه بر دست نیافتنی بودن خیلی آرزوها ، اون "لذت بخشی" خواستنی ها و دوست داشتنی ها  به کل مثل برگهای زیبای پاییزی  درخت ی که تو زمستون از دست میره ، از دست رفته .قبلنا فک میکردم این بخاطر پیچیده شدن خواسته ها و بزرگ و بزرگ تر شدن خواسته هامونه ولی الان به این باور رسیدم که دلیل اصلی ش رنگ باختن  و لذت پذیر نبودن خواسته هامون ه که حتی وقتی بهشون میرسیم و برای ما میشه باز  "لذت بخش" نیستن و این خود داستان اصلی روزمرگی هاست ....