بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

121

       چنپره در خیال با داغ ی در دل و فکری که ترک برداشته .چقدر خنده دار شده زندگی که گرفتار به "نامیدیِ " .نمیتونم با خودم به اجماع برسم این فقدان " انگیزه "  است که "نامیدی" به بار میاره یا نبود "امید " قاتل بی رحم " انگیزه " است . ولی هر کدوم که هست بدجور طمع گس زندگی رو به تلخ ی زده و این زندمانی که جای "زندگانی" است به مسابقه بی سرانجام و فرسایشی تبدیل شده که تنها مزیت ش ادامه دار بودنشه و که خب اصولا این خودش بزرگترین عیب ش خواهد بود ...