بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

260



تو جامعه ای زندگی میکنم که دیو سیاه تظاهر به خوبی ها هم دیگه کثافت مشمئز کننده و هویدای که از سر و کول تمام ارزش های اخلاقی و اسلامی  بالا میره رو دیگه نمیتونه مخفی کنه ! چقدر سخته تو مملکتی زندگی میکنیم که یک دختر باید برای پاسخ ندادن به پیشنهاد بیشرمانه رئیس خودش از تمام داشته های خودش محروم بشه و بعد وقتی جز معدود نفراتی میشه که  در مقابل چنین اجحافی مقابله میکنه با جامعه مسئولان فاسد و فاسق مواجه بشه که حتی تصور نفس کشیدن در چنین جامعه ای برای منِ مرد سخت و تنگ به نظر میاد چه برسه به دختران این مملکت ...!


فقط میتونم برای توصیف حال این ساعت از صبحم ، دیالوگ ماندگار جان کافی رو تکرار کنم  : من خسته ام رییس!... و از همه بیشتر از زشتی هایی که این مردم با هم انجام میدن خسته ام رییس! از این همه درد و رنجی که توی این دنیاست خسته ام! انگار توی مغزم شیشه خورده ریخته باشن! می فهمی؟!!

نظرات 3 + ارسال نظر
marzi چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 09:52 ق.ظ http://rozegaremarzi.blogsky.com

جامعه وضع اخلاقش اسفناکه.
نمیدونم آخرش چی میخواد بشه؟
پایان این روزگار نحس کی هست؟ خوبی و آرامش کی میاد؟
منم خسته ام مثل اون دیالوگ زیبا.

همه خسته ایم و زخم خورده

بهامین چهارشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 01:56 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

خیلی دردناکه....
چطور خیلی آدما میتونن اینقدر وقیح باشن .

و چه بسیارن ...

معصوم پنج‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 11:35 ق.ظ

فکر کنم جان کافی رو پنج یا شش بار دیدم،خیلی برام فیلم جالبیه...نمی دونم چرا؟

خاص بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد