photo by : katedanson.com
بدنیا اومده بودم.عقربه های ساعت 10:30 صبح رو در پنجشنبه ای در اوسط اخرین ماه از دوست داشتنی ترین فصل بچه ها رو نشون داده بود که من چشم هام رو به دنیایی بزرگتر از تمام اونچیزی که میشد تصور کرد،باز کرده بودم.حتمابرای همین بوده که همیشه پنجشنبه ها در این حول و حوش ساعتی یه حس غریب و دوست داشتنی دقیقا مثل یه اتفاق ناگهانی خوب، روحمُ لبریز میکنه ولی اگه قرار به این باشه چرا حسی دوست داشتنی؟حتما منم مثل همه بچه های دیگه گریان بدنیا اومدم درحالیکه کسی برای ورود به این چلنج "زندگانی"نظری از من نپرسیده و برای این فرصتی که داده شده درخواستی رد نکرده ام.
ماه ها ،فصلها و در امتدادش سپری شدن سالهای زیادی رو به چشم دیدم و من بزرگ شدم.خندیدم همانطور که گریه ها کردم.بازی کردم همانطور که بازی ها دیدم.وبه این چلنج زندگانی ادامه دادم درحالیکه دنیایکه به اون وارد شدم همچنان بزرگتر از دایره تصورات من برای به آزمون و امتحان کشوندنم باقی مونده و من در اندیشه اینکه از هزار بلای طبیعی ، جانِ سالم به در میبریم که دستِ آخر یک رفتن ؛ جان به لبمان کند ...
به راستی که از تولد تا مرگ ، پرتاب سنگی از دست کودکی به جای نامعلوم است که دلایل و عواقبش بر سنگ و زننده و خورنده هیچ روشن نیست...
زادروزت خجسته رفیق"
چقدر خوب نوشتی و چقدر درست گفتی
سپاس فراوان
همیشه تو تقویم زندگی،روز تولد هرفرد واسش بهترینه. روز آغاز بودن.
تولد یعنی شروع دوباره،حس قشنگ زندگی. الهی تولد ۱۲۰ سالگی را جشن بگیرید.
سالروز زمینی شدنتون مبارک ،با آرزوی بهترین ها:)
جمله اخر شما منو یاد دوستی در سالها پیش انداخت که به رسم دوستی های اون روزا کتابی برام فرستاده بود و تنها یک امضا داشت و این بود : "هرچی ارزوی خوبه برای تو "
و من این جمله را ملکه ذهنم کردم که حالا در جوابتان ضمن تشکر بگم: هرچی ارزوی خوبه برای شما
اینو همیشه خاطرت باشه که یک بار برای زنده موندنت یکی دیگه تلاش کرده حالا دیگه با خودته
اره باید یادم بمونه
زمانی که بدنیا می آییم درگوشمان اذان میگویند و زمانی که میمیریم بدون اذان نماز می خوانند
فاصله ی زندگی و مرگ به این کوتاهی است
باتاخیر تولدتون مبارک و عمرباعزت داشته باشید ان شاءالله
سپاس فراوان