لحظه های هست تو "زندگی" که " تهی "از هر اتفاق یِ .و این تهی بودن مثل حفره ای عمیق تا اعماق وجودت امتداد پیدا میکنه و تمام لحظه های پیش رو و حتی لحظه های ناب قبل ترشو محو و بی اعتبار میکنه .در واقع دیوار تاریک این "لحظه "های کوتاه به بلندای "زندگی"ت میرسه و محار و شکست اون ، چه عذاب و چه توان زیادی مطالبه میکنه .
حــالا، بجای اون " لحظه" های "کوتاه" اما " ویرانگر" ، بیا و جاش " روز"های تهی از هر معنا بذار ...
یقینا بعضی لحظات میتونن تهی باشن اما روز ها ، هرگز ! به نظرم البته.
روز ها قصه شون از یک لحظه ی گذرا خیلی مفصل تره و اگه تهی حسشون میکنیم تو قلبمون یک چیزی سرجای خودش نیست.
روزها به معنای زندگیه و زندگی یعنی روز ها..
ما میگذورنیم که این مفهوم ور حس کنیم .
حتی گاهی یه لبخند ، یه شکوفه یه خاطره باعث میشه روزت از حالت تهی بودن در بیاد و مفهوم پیدا کنه.. اگه روز ها تهی میگذرن شاید چون ما چشمامون رو بستیم و نخواستیم حس کنیم تا قلبمون زیر و رو بشه.
حرف شما درست ولی زندگی های هستن که نه تنها روزهایی که بازه های زمانی از ازندگی تهی هستنم و در وخیم ترین حالت وقتی در اخر یک زندگی به مسیری که گذروندی نگاه میکنی ، یک زندگی رو خالی و تهی میبینی