ی ه جای در نیمه شب در پاریس ودی آلن هست که میگه"نوستالژی بازی ، یعنی انکار زمان دردناک فعلی " !
در واقع چیزی که گذشته را خواستنی و حسرت آلود میکنه ، نارضایتی از اکنون است .نارضایتی که تا پای از بین رفتن مرز واقعیت و خیال پیش میره چون تحمل این "اکنون" خیلی سخت تر از گم شدن در گذشته ایست که حتی به اندازه شیرینی که به نظر میرسه ، شیرین نبوده و نیست .
تاب، بازی لاکچری کودکی ما بود .صف انتظارش همیشه بیشتر از بازی های دیگه بود.هیجانش، وصف ناشدنی بود.بچه باحالا همیشه خراب تاب بودن و پیاده کردنشون از تاب نشدنی بود حتی تصور اون شدت و همتی که در رفت و برگشت تاب سواری هاشون بود زبان اعتراض ها را می بست و نگاه مغموم کودکانه بچه ها پشت تموم اون رفت و برگشت های لذت بخش ، تا ابدیت ادامه دار خواهد بود ...