تومک: من دوست دارم.
ماگدا: میخوای منو ببوسی؟
تومک: نه.
ماگدا: میخوای با من بخوابی؟
تومک: نه.
ماگدا: میخوای با من سفر کنی؟
تومک: نه.
ماگدا: پس از من چی میخوای؟
تومک: هیچی!
“فیلمِ کوتاهی درباره عشق” نامِ فیلمی بلند است درباره "عشق " که کشیلوفسکی با آن خط حائلی میان عشق و هوس، میان بودن و خواستن، میکشد .فیلمی از سه گانه ای که سالها پیش دیدم و لذت بردم و دیدنش را توصیه میکنم ...
مجید سوته دلان: "ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه چون زنگاشو زده..."
حرفی از رفقا منو یاد این حرف حبیب آقا ظروفچی فیلم سوته دلان انداخت که "همه عمر دیر رسیدیم ".اما من بیشتر دوست دارم قائده رو به دیالوگ بالای "مجید" بذارم .حالا این دوتا دیالوگ چه ربطی به هم دارن باید بیاد تو اتاق کارم و اوضاع قارشمیش همکارامو ببینید ...