بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

263


...در من چیزی کم بود و در این زندگانی هم چیزی کج بود.میان ما و زندگانی یک چیزی گنگ ماند.ما دیر آمدیم یا زود.هرچه بود به موقع نیامدیم.گذشت و بهتر که می گذرد...

کلیدر - محمود دولت آبادی

T-Dey _ Ghorooba

نظرات 3 + ارسال نظر
معصوم شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 07:39 ب.ظ

همیشه یه جای ِِ کار می لنگه..
خوبی رفیق؟

همیشه
زندهمانی میکنیم
ممنان

marzi دوشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 09:13 ق.ظ http://rozegaremarzi.blogsky.com

من که میگم به موقع اومدیم.
اگر دقت کنیم در همه ی اعصار افرادی که وجود داشتند به نوعی با مشکلات خاصی درگیر بودند. زمانهای قدیم با جنگها و کارهای بدنی شدید و طی کردن مسافت های طولانی و عدم امکانات رفاهی که عوض این سختی عمرشون طولانی تر از ماها بود.
زمانهای بعد هم چون هنوز نیومده قابل پیش بینی نیست.
به نظرم همین جای خودمون بد نیست. فقط کاش این روزها یکم اقتصاد مردم و اخلاق مردم بیشتر بشه.
وگرنه تو هیچ عصری موسیقی اینقدر شکوفا نبود. بیشتر علوم مثلا علوم فضایی، طبیعی و تجربی ، حوزه پزشکی ، روانشناسی و هنر و خیلی چیزهای دیگه اینقدر پیشرفت نداشت.
حتی ورزش. حتی سینما و تئاتر.
فقط الآن کمبود مواد غذایی و بودن هوای آلوده و در کشور خودمون عدم صداقت و اخلاق خیلی به چشم میاد. کلی نگاه کنیم دنیا میتونه خوب باشه.

مکان و زمان نامناسب لزوما به برهه های متفاوتی از روزگار بر نمیگرده شاید اندکی دیر تر یا زودتر و یا در خانه همسایه یا نهایت خانه خانواده ای در شهر دیگر ...

بهامین چهارشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 05:53 ب.ظ http://notbookman.blogsky.com

با خوندن متن یاد این شعر از سهراب افتادم.....

زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز، پُر از بودن توست ..

#‌سهراب_سپهری


فرقی نمیکنه کی زودتر به مقصد و هدفش میرسه، فرقی نمیکنه دیر یا زود رسبدن و کجای مقطع زندگی حضور داشتن.
مهم اینه که تو مسیر رسیدن چقدر خوش گذروندیم
چقدر با دوستامون زدیم زیر آواز
چقدر تا نصف شب بیدار موندیو از آرامش شب لذت بردی، چندتا از اون خنده های پرشیطنتت رو تحویل لنز دوربین دادی، چقدر با یه آهنگ کیف کردی...
مهم اینه از مسیر زندگی لذت ببریم!

چه شیوا و زیبا بود هم سهراب و هم روایت شما
کاش در این وادی پرطمطراق خواسته و ارزوهای "زندگی" بشه معنای زندگی و لذت هاش تفسیر لحظه های سپری شدمون باشه !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد