قائده به اینِ که خیلی حرف ها و توصیه ها در زمان مطرح شدنش چندان در حرف شنوی و یا تاثیر پذیرفتن مان کار ساز نیست تا اینکه چرخ گرد روزگار ،سرنوشت رو جوری حرکت بده تا اون حرف یا هرچیزی که هست رو زندگی کنی و یا به عبارتی بهش برسی و اینجاست که تمام اون کلمات بخشی از تعریفت از زندگین ...!
بنابراین یادی می کنم از این جمله سمفونی مردگان-عباس معروفی که امروز تصادفی دوباره خوندم و خنده غریبی رو به لبم نشوند : " حضورش برایم اهمیتی نداشت ، اما غیبتش خیلی آزار دهنده بود . "