واقعیت اینکه حرف زدن از ناراحتی هامون با علم به اینکه کاری از شنونده بر نمیاد صرفا بابت آروم کردن خودمونه برای همین داشتم حرف های که نمیشه برای اطرافیانم بزنم رو اینجا مینوشتم که یاد این افاضه جناب آلبر کامو بزرگ وار افتادم و لب بستم و همه رو پاک کردم.." وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج هایش تنها بماند ... آن وقت چیزی نمانده که یاد نگرفته باشد "
بعد نوشت : تنهایی عمیق ترین واقعیت در وضع بشری است
چه کسی میفهمد در دلم رازی هست ؟
می سپارم آن رابه خیالِ شب و تنهایی خود
سهراب سپهری
الهی،حال دلتون خوب باشه همیشه
خیلی اوقات حرف زدن و شنیده شدن حرفامون ،معجزه میکنه.
سپاس
من شیفته ی این پست شدم
عمیقا باورش دارم کلمات و جملات این پست رو.
اخه برای اینه که حقیقت داره
۲۳۰ رو خودتون نوشتید ؟
حرف من بود ولی نوشته های دیگری بود همون اول لینکش هست
230 خیلی خوندنی بود
من بهش میگم نقطه ی مرز.
بعد این حس ها روز های خیلی خوبی میان.
واقعا!؟امیدوارم شدید
جالبه پس من هنوز چیزهایی هست که باید یاد بگیرم!
!!
چه اهنگ فوق العاده ایه. پشت سر هم در حال گوش دادنشم.
.
بله واقعا! و اطمینان دارم
عجب جمله ای گفته کامو.......
عجب جمله ای !