July 23, 2000 - 1926
تو را برگزیده ام
رَغمارَ غم بیداد،
گفتی دوستت می دارم
و قائده دیگر شد.
کفایت مکن ای فرمان "شدن"
مکرر شو
مکرر شو..
احمد شادلو
شاملو بینهایت احساس ناب و خاصی داره بنظرم ، عاشقی رو باید از شاملو یاد گرفت به آیدا میگفت:خدایِ کوچکِ من :)
هزار الله از آن "خدایِ کوچکِ من"
از بختیاری ماست شاید که آنچه می خواهیم ،یا به دست نمی آید ،یا از دست می گریزد ...
هر مرگ اشارتی است به حیات دیگر .
بسیار وقت ها با یکدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می کنیم اما در همه چیزی رازی نیست گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست سکوت ملال ها از راز ما سخن تواند گفت .
زندانی که درآن محبوس رای خویشیم ...تو را چه می شود هیوای
من آموخته ام به خودگوش فرا دهم و صدایی بشنوم که با من می گوید این لحظه مرا چه هدیه خواهد داد پس بدان
با در افکندن خود به دره شاید سر انجام به شناسایی خود توفیق یابی !!"دانستم که ندانستی"
شاملو بینهایت احساس ناب و خاصی داره
بنظرم ، عاشقی رو باید از شاملو یاد گرفت
به آیدا میگفت:خدایِ کوچکِ من :)
هزار الله از آن "خدایِ کوچکِ من"
از بختیاری ماست شاید که آنچه می خواهیم ،یا به دست نمی آید ،یا از دست می گریزد ...
هر مرگ اشارتی است به حیات دیگر .
بسیار وقت ها
با یکدیگر از غم و شادی خویش سخن ساز می کنیم اما در همه چیزی رازی نیست گاه به سخن گفتن از زخم ها نیازی نیست سکوت ملال ها از راز ما سخن تواند گفت .
زندانی که درآن محبوس رای خویشیم ...
تو را چه می شود هیوای
من آموخته ام به خودگوش فرا دهم و صدایی بشنوم که با من می گوید این لحظه مرا چه هدیه خواهد داد
پس بدان
با در افکندن خود به دره شاید سر انجام به شناسایی خود توفیق یابی !!
"دانستم که ندانستی"