پیادهرو دیوار سنگی پیادهرو نمناک از باران و بوی زرد برگ و درخشش نگاه تیز گربهی سیاه از ورای جهان آرام گربگیش از واقعهای قریبالوقوع خبرم میدهد انگار بوسهای شاید نگاهی یا عطسهای...
گفتم ای تناز اینهمه سال چه داری؟سرفهای کرد.
پیادهرو
دیوار سنگی پیادهرو
نمناک از باران و بوی زرد برگ
و درخشش نگاه تیز گربهی سیاه
از ورای جهان آرام گربگیش
از واقعهای قریبالوقوع خبرم میدهد انگار
بوسهای شاید
نگاهی
یا عطسهای...
گفتم ای تن
از اینهمه سال چه داری؟
سرفهای کرد.