دوران بچگی هامون ،اراده عالی داشتیم ،طعم شکست واسمون درلحظه بود و مجدد بعد زمین خوردن از دوچرخه ،چشمای اشکیمون پاک میکردیم و دوباره تمرین.
حتی قهر و آشتی هامون به صدم ثانیه به خوشی ختم میشد.
ناامیدی تو وجودمون نبودم.
تنها وقتی خواب بودیم ،بی حرکت و بی فعالیت بودیم .تمام تایم بیداری به کاری سرگرم بودیم.
با چیزهای کوچیک ذوق میکردیم و....
رمز لحظات خوش کودکی ,زندگی کردن در اکنون ،بدون نگرانی فردا بود.
برای خوشبختی کافی ست کمی ، باهمه بزرگ شدن عدد سن و فاصله گرفتن از دنیای بچگی، "کودک" شویم ..
تمام نگاه و باوررهای مثبت را تووجودمون زنده کنیم..
امید...اراده.... بخشش...تلاش....دلخوشی
قبلنا کسی سنمو میپرسید دو سه سال بزرگتر از چیزی که بودم سنمو میگفتم فکر میکردم بزرگ بودن خوبه. الان می بینم دنیای ادم بزرگا هیچیش قشنگ نیست
فقط میگم کاش بیشتر بچگی میکردم
دوران بچگی هامون ،اراده عالی داشتیم ،طعم شکست واسمون درلحظه بود و مجدد بعد زمین خوردن از دوچرخه ،چشمای اشکیمون پاک میکردیم و دوباره تمرین.
حتی قهر و آشتی هامون به صدم ثانیه به خوشی ختم میشد.
ناامیدی تو وجودمون نبودم.
تنها وقتی خواب بودیم ،بی حرکت و بی فعالیت بودیم .تمام تایم بیداری به کاری سرگرم بودیم.
با چیزهای کوچیک ذوق میکردیم و....
رمز لحظات خوش کودکی ,زندگی کردن در اکنون ،بدون نگرانی فردا بود.
برای خوشبختی کافی ست کمی ، باهمه بزرگ شدن عدد سن و فاصله گرفتن از دنیای بچگی، "کودک" شویم ..
تمام نگاه و باوررهای مثبت را تووجودمون زنده کنیم..
امید...اراده.... بخشش...تلاش....دلخوشی
1-ناامیدی تو وجودمون نبود.
2-زندگی کردن در اکنون.
چقدر سخته کوچک بودن رو زندگی کنیم
قبلنا کسی سنمو میپرسید دو سه سال بزرگتر از چیزی که بودم سنمو میگفتم فکر میکردم بزرگ بودن خوبه. الان می بینم دنیای ادم بزرگا هیچیش قشنگ نیست
فقط میگم کاش بیشتر بچگی میکردم
همه ما این " کاش" رو یدک میکشیم
من خسته نیستم
دیریست خستگیام
تعویض گشته است به درهمشکستگی
من خسته نیستم
درهمشکستهام
این خود امید بزرگی نیست ؟
نصرت رحمانی
امید که چه عرض کنم رخوتی پیوسته است