گاهی چقدر جالبِ که در ازدحام لحظه ها به خودت بیای و ببینی تو یک روز تعطیل ، در حالیکه هنوز روشنایی و زیبای روز از پنجره اتاق کارت به داخل راه پیدا میکنه و اتاقی که همیشه پر از صدا و شلوغیه در غیاب همکارها به مکانی دنج و بکر تبدیل شده و روحت به دور از مشغله های کاری این حضور نابه هنگام یه طراوت دوست داشتنی داره و با خودت و در این فضا تنهایی.
امروز و این لحظه یکی از اون تنهایی های دوست داشتنی منه ...
تبریک میگم که همچین لحظه ای رو تونستید حس کنید
خیلی جالب نوشتید .
مورد علاقه ی ادمای ارومه این لحظه .
اره من ارومم و از بچگی عاشق این لحظها
فکر کنم رکسانا رو هم باید بخونم. خوشم اومده از سبک طنز !
خوندنش تو اون اوضاع و احوال به من که خیلی کمک کرد
من خیلی ممنونم ازتون که میخونید.
فکر میکنم این روزها اکثر آدم ها دنبال همون پناه باشن و نمیدونم چرا کسی پیداش نمیکنه. شاید دنبال مقصود اشتباهی هستیم.
...
شاید