بزرگ تر که شدم فهمیدم رسیدن بهار و زمستون در اصل به حال آدم ها ربط داره که میتونه سخت ترین زمستونا را برات بهاری و سبزه کنه و همینطور بر عکس .حالا در این اپیدمی دهه سی زندگیم که به طرز غریبی با اپیدمی این روزای جامعه مثل کلافی سر در گم گره خورده ، زمانهای پیش میاد که شب زنده داری در کنار رفیقی که دفتر کارش "پاتوق" این شب بیداری شده ، گذران لحظه های توامان با کار و خوش گذرونی ّ تجربه میکنی که نقش بهاری زیبا میزنه به زمستون این اپیدمی ..!
براتون شادی ممتد و طولانی آرزو میکنم...
Richard Marx : Right Here Waiting 1989