بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

298

‏ی ه جایی وسطهای زندگی، میرسی به اون دردی که رضا قاسمی میگه:


«دردی هست که هرکسی نمی‌شناسدش: اینکه از فرط برخورداری هیچ دیداری در تو آتشی برنیانگیزد و در ابتدای هر دیدار، انتهایش را مثل کفِ دست ببینی. آن‌وقت می‌گردی پی کسی که نیست، یا اگر باشد آسان به چشم نمی‌آید، یا اگر آمد، مال تو نخواهد بود. آن وقت است که متوجه می‌شوی دیگر جوان نیستی و خیلی چیزها هست که نداری.»

نظرات 1 + ارسال نظر
jj یکشنبه 29 مهر‌ماه سال 1403 ساعت 12:30 ب.ظ https://yohoooho.blogfa.com/

هنر دیدن با صبری طولانی به دست می‌آید. حتی در کوچکترین اشیا چیزی ناشناخته وجود دارد باید آن را یافت.
هم‌نوایی شبانه ارکستر چوب‌ها-رضا قاسمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد