بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق
بی قرار

بی قرار

من نمی دانم زاده یک قانونم یا پدیده یک عشق

211

بی قراری


دریا را نمی‌شد

تانکر تانکر به شهر آورد
همینطور شهر را نمی‌شد
کامیون کامیون به ساحل برد ؛
عمر مردی که
دریا و شهر را
یکسان دوست داشت
در جاده گذشت.

»یونان«

Hallatar _ My Mistake